صنمصنم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
بابایی محسنبابایی محسن، تا این لحظه: 42 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
مامانی زهرامامانی زهرا، تا این لحظه: 39 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
ازدواجازدواج، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

صنم خانوم

93/11/18

امروز صنم رفته دکتر بیمارستان عرفان پیش دکتر خودش سرما خورده شدید از صبح خیلی بی حال بودی و همش استفراغ داشتی  
18 بهمن 1393

93/11/15

دیروز به صنم شعریاد دادم اما فقط ریتم شعر رو میگه و همش میگه دادا ، دادا  راستی بهش تمام اعضای صورت رو یاد دادم و بهم نشون میده.   ...
15 بهمن 1393

93/11/13

سلام عمرم خاله داره میره سرکار واسه همین یکم دیر به دیر  وبلاگت رو آپدیت میکنم. شرمنده دیروز عصر با خانواده ات و بنیامین رفتید پارک انگاری سوار سرسره شدی و برعکس میخواستی بری بالا. تاب بازی هم کردی کلی. ...
13 بهمن 1393

93/11/4

سلام خاله جون چندوقت نتونستم برات بنویسم..ببخشید صنم خانوم الان ( 1 سال و 1 ماه و 27 روز) شده. تو این چند وقت : رفتی یه دکتر جدید و چکاپ شدی . رفتی پل طبیعت رو دیدی. پارک آب و آتش رفتی و برای اولین بار خودت تو پارک راه رفتی. مادربزرگت (مامان بابات) برات یه کت گلبهی خرید با یه شلوار راحتی. خانواده ات رفتن عروسی و شما رو باخودشون نبردن. 3روز با خاله تنها موندی و کلی خوش گدروندیم باهم. بهت یاد دادم که با خرسی بخوابی. با دست های مشت شده داد میزنی دایی دایی. یه بارم رفتی سرکار بابایی تا همه تورو ببینن. راستی خاله جون یه بارم با خانواده ات رفتی قم برای زیارت. و این که چندر...
4 بهمن 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به صنم خانوم می باشد